فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

چراغ‌قوه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

چراغی که با باطری کار می‌کند

فونتیک فارسی

cheraagh ghovve
اسم

flashlight, torch, torchlight

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

باید یک چراغ‌قوه‌ی جدید برای سفرم بخرم.

I need to buy a new flashlight for my trip.

همیشه یک چراغ‌قوه در ماشینم برای مواقع اضطراری دارم.

I always keep a flashlight in my car in case of emergencies.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت چراغ‌قوه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چراغ‌قوه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چراغ‌قوه

لغات نزدیک چراغ‌قوه

پیشنهاد بهبود معانی